چکیده :
فرهنگ ما ايرانيان از هزاران سال پيش، با طبيعت سازگار بوده است. آب، باد، خاك و آتش از عناصر چهارگانهاي بودهاند كه همواره مورد توجه ما بوده و نفوس خاصي براي ما ايرانيان داشته است. تنها پارسيان بودهاند كه شروع سال را با شروع طبيعت آغاز ميكردهاند و بسياري از رويدادهاي طبيعي را معيار مراسم ها
و سنن خود قرار ميدادهاند. تولد طبيعت كه در اول ماه فروردين آغاز ميگردد، مهمترين جشن و سرور ما ايرانيان بوده است و در روزي كه طبيعت به اوج شادابي و طراوت خود ميرسد (سيزدهم فروردين)، ايرانيان به دامن طبيعت ميرفتهاند و در محيطي باز جايي كه جز طبيعتِ محض چيز ديگري ديده نميشد به شادماني ميپرداختهاند. در شبِ يلدا كه طولانيترين شب زمستاني است، ايرانيان آن شب را تا صبح بيدار ميماندهاند و با تشريفاتِ خاصي اين سنّتِ كهن را زنده نگاه ميداشتهاند.
معماري ايران نيز برگرفته از چنين فرهنگي بوده است، كه ابعادِ گوناگونِ طبيعت را دربر داشته است. اقليم چهار فصل ايران زمين جزء نادرترين اقليم هاي
جهان بشمار ميرود و در اين اقليم همه نوع آب و هوا را در طول سال شاهد هستيم. با اين وجود، بدليل موقعيتِ جغرافيايي ايران، اعتدالِ آب و هوايي مناسبي در بيشتر نقاط ايران وجود دارد و بيشتر ماه هاي
سال، موقعيت براي گشت و گذار فراهم مي شود، بدونِ اينكه به تجهيزات و عوامل معماري احتياجي داشته باشيم. معماري ايراني همواره آغوش خود را باز نموده تا پذيراي طبيعت باشد. در معماري يزد شاهدِ بكارگيري چهار عنصر طبيعي بودهايم. اگر باد خشن بوده است، آن را تلطيف مينمودهاند و از آن براي خنك كردنِ فضاهاي مختلف استفاده ميكردند. اگر ميبينيم كه از اروسيهاي رنگي استفاده مينمودند، به اين دليل بوده كه در شرايطِ مناسبِ آب و هوايي، با باز نمودن اروسيهاي فضاي داخل را با فضاي سرسبز حياط مرتبط سازند و در تشريفات نامناسبِ آب و هوايي اروسيها را مسدود سازند و تنها از نور ملايمي كه از فيلترهاي رنگي عبور ميكرده، استفاده نمايند.