مقدمه:
افراد هر جامعه اي سرمايه هاي هميشگي آن هستند و هر جامعه اي تمام توجه خود را معطوف به اين افراد مي كند بطوريكه تلاش هر جامعه اي به اين موضوع معطوف است كه در هر مقطع سني آموزش و پرورش مناسب را در محيط مناسب به افراد خود بلاخص كودكان بدهد زيرا هر گونه سرمايه گذاري و برنامه ريزي در رابطه با كودكان در آينده منجر به داشتن افرادي با توانمنديهاي خاص و نهايتاً دستيابي به جامعه اي پيشرفته و داراي ارزشهاي متعالي خواهدشد.
كودكان بايد در شرايطي پرورش يابند تا بتوانند ارتباط مناسب و هدفمند با محيط و جامعه خود را برقرار سازند.پس اولين دوره ورود كودك به اجتماع مرحله اي اساسي و بنيادين در محقق شدن اين مهم است.
در فرهنگ ايراني-اسلامي ما نيز تعليم و تربيت و علم آموزي جايگاهي بسيار والا دارد و تاكيد بر تربيت و پرورش كودكان در سنين پايين كه به نوعي آغازگر شكل گيري شخصيت و آماده سازي او براي ورود به اجتماع است بيشتر است زيرا آنچه ضروري است تا كودكان افرادي شايسته و مفيد باشند به صورت بالقوه در آنان قرار داده شده تنها بايد آن را در محيط و فضايي مناسب شكوفا ساخت بطوريكه چنانچه محيط فيزيكي و فضاي كالبدي با ذات و طبيعت جستجوگر كودك سازگار نباشد بعيد است روح او ترغيب به يادگيري و استعدادهاي بالقوه او بالفعل شود. البته بايد در نظر داشت كه منظور از اين فضا تنها يك محيط فيزيكي صرف نيست بلكه منظور فضايي فعال و تأثيرگذار است كه در شكل گيري شخصيت وي دخالت مي كند و امنيت و آزادي وآرامش او را تأمين و محافظت مي نمايد . با قاطعيت ميتوان مدرسه را يكي از پيشگامان اين گونه فضاهاي تأثير گذار دانست.