تكنيك ارزيابي و بازنگري برنامه
تکنيکهاي اوليهً زمانبندي پروژه در اواخر دههً ١٩٥٠ ميلادي ابداع شدند. اولين روش نظاممند كه در جهت زمانبندي پروژه با هدف بهينگي توسعه داده شد، روش مسير بحراني[1] ميباشد. اين روش که تجزيه و تحليل مسير بحراني نيز نام دارد[2] نتيجهً همکاري دوپونت[3] و رمينگتون رند[4] در سال ١٩٥٧ ميلادي است. در اين روش مدت انجام فعاليتها به صورت يک مقدار عددي تخمين زده مي شود و فرض مي شود که تغييرات اين مدت بسيار ناچيز و قابل چشم پوشي است. اين شرايط در پروژه هايي عينيت دارد که سابقآ نمونه اي شبيه به آنها اجرا شده و يا تجاربي از مدت اجراي فعاليتها در دست باشد.
همزمان با معرفي روش مسير بحراني در زمانبندي پروژه ها، نيروي دريايي ايالات متحده با همکاري مشاوران مديريت بوز آلن هميلتون[5] و همينطور شرکت هواپيماسازي لاکهيد[6] ، تکنيک ارزيابي و مرور پروژه[7] را در زمانبندي پروژهً زيردريايي پولاريس ارايهکرد. موفقيت اين روش در زمانبندي پروژهً پولاريس به گسترش استفاده از اين روش در سالهاي بعد منتهي شد. کاربرد اصلي روش ارزيابي و مرور برنامه در پروژههايي است که عدم قطعيت در مدت انجام فعاليتها وجود دارد و نمي توان از يک مقدار عددي ثابت براي تخمين زمان انجام فعاليتها استفاده کرد.